نزدیک انتخابات که میشود دعوا بر سر تعریف رجل سیاسی بالا میگیرد. ذهنیت بسته ای ایجاد شده که رجل سیاسی در مورد کسانی صدق میکند که در بازی های سیاسی یا جناح های سیاسی عملکرد یا مواضعی دارند . نتیجه آن میشود که ۴ سال عمر مملکت بدست کسانی که مصداق رجل سیاسی هستند ، دستخوش اهداف سیاسی میشود اما چرخ معیشت و اقتصاد و صنعت و کشاورزی کشور را به تابودی میکشاند.
جنس رئیسجمهور باید از جنس اجرا باشد . تنها کسی میتواند رئیسجمهور موفق باشد که تخصص یا تجربه ای راهبردی در حوزه معدن ، صنعت ، نفت ، پالایشگاه ، کشاورزی ، ارتباطات، حمل و نقل و تجارت و.....داشته باشد
کسی که میتواند یک پالایشگاه بزرگ برای کشور بسازد حتما در بستری از تعاملات سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی و علمی این اقدام بزرگ را انجام داده است . قطعا کسانیکه در طول سالیان گذشته توانسته اند ده ها و صدها پروژه بزرگ راهبردی در حوزه های مختلف صنعت و معدن و کشاورزی و نفت و ارتباطاتی و.... را برای کشور در دولت های مختلف انجام بدهند قطعا انسان های سیاستمداری هستند .
این سازندگی های عظیم در بستر تعاملات سازنده با مدیران دولت های مختلف با گرایش های مختلف سیاسی اتفاق افتاده است و این اقدام بزرگ تنها از عهده افراد سیاستمدار و فرهیخته برمی آید .
این ظلم به انسان های بزرگ در عرصه سازندگی است که آنها را بدین جهت که وارد بازار سیاست بازی جناح بازی و سیاسی کاری نشده اند و بدون چالش و حاشیه سیاسی اما با تعامل در دولت های مختلف اقدامات بزرگی برای کشور انجام داده اند تعریف رجل سیاسی صدق نکند.
نظام جمهوری اسلامی با کمک مردم آگاه و بصیر باید عرصه ریاست جمهوری را به عناصر متخصص با تجربه واگذار کنند و قوه مجریه از جولان سیاست بازی و جناح بازی عناصر بی تجربه غیر متخصص نجات دهند
شورای نگهبان باید تعریف رجل سیاسی را از افراد سیاسی و لیدرهای جریانات سیاسی که همیشه بازار مواضع اینها در موضوعات مختلف سیاسی داغ است عبور داده و انسان های فرهیخته و دانا و کاربلدی را که در بستر تعاملات سیاسی و مدیریتی در سطوح مختلف و راهبردی برای کشور خدمات ارزنده ای انجام داده اند را بعنوان مصداق اصلی رجل سیاسی معرفی کند.